نجف: مزارات شهر نجف
در منابع شیعه، روایات فراوانى درباره فضیلت و قداست سرزمین نجف آمده است، به همین جهت هر مؤمنى آرزوى زیارت این سرزمین و زندگى و دفن شدن در آن را دارد؛ زیرا بنا به گفته روایات، «هفتاد هزار نفر از این سرزمین بدون حساب محشور میشوند.»
مقابر شهر نجف
عادت شیعه، از دیرینترین دورهها، بر این بوده که مردگان خود را در شهر نجف به خاک میسپرده است. چه پادشاهان و عالمان و بزرگان و سرشناسانی که در این سرزمین آرمیدهاند و چه بسیار مردگانی که از سرزمینهای دور به این شهر منتقل شده و به تبرک جویی از قبر امیرمؤمنان در جوار آن، مدفون گشتهاند. علاوه بر مرقد مطهر امام علی در شهر نجف ، مزارات دیگری نیز در این شهر وجود دارد.
قبور انبیاء
قبر حضرت آدم، نوح، هود و صالح در این شهر واقع شده است.
قبرستان وادی السلام
قبرستان وادیالسلام، قبرستان کهن و تاریخی نجف اشرف، در شمال شرقی شهر واقع است و بیست کیلومتر مربع مساحت دارد. مقبره حضرت هود و صالح و قبر بسیاری از علما و سادات و همچنین مقامهای امام مهدی و امام صادق و امام سجاد در آنجا است. برای این قبرستان فضایل زیادی نقل شده است از جمله: امام علی میفرماید: «در این سرزمین ارواح مؤمنان دسته دسته با یکدیگر صحبت میکنند و هر مؤمنی در هر جایی از زمین بمیرد به او گفته میشود: «به وادی السلام ملحق شو که وادی السلام جایگاهی از بهشت است».
در نجف اشرف برخی از صحابه، تابعین و یاران امام علی و نوادههای امامان به خاک سپرده شدهاند. بسیاری از اینها در ثویه، سه کیلومتری نجف بین راه مسجد حنانه و مسجد کوفه، دفن هستند. این افراد عبارتند از:
• احنف بن قیس
• سهل بن حنیف
• عثمان بن حنیف
• عبیدالله بن ابی رافع
• خبّاب بن ارت
• رشید هجری
• عبداللَّه بن ابی اوفی
• کمیل بن زیاد نخعی
• عبدالله بن یقطر
• قنبر
• میثم تمار
• ابوبکر بن علی
• زید بن صوحان
• صعصعه بن صوحان
• عمرو بن حمق خزاعی
• سلیم بن قیس هلالی
• نصر بن مزاحم منقری
علاوه بر این افراد، افرادی چون ابوموسی اشعری، زیاد بن ابیه، مغیره بن شعبه، داود بن حسن مثنی، حسن مکفوف نیز در این منطقه مدفوناند.
مقبره فقها و علمای دین
نجف آرامگاه جمع بسیارى از عالمان بزرگ است. برخی از مدفونان در نجف عبارتاند از:
- شیخ طوسی؛ قبر وی کنار باب الطوسی حرم مطهر و در «شارع الطوسی» قرار دارد.
- علامه حلّی؛ وی در حجرهای میان ایوان طلای صحن مرقد امام علی در راهروى جنب گلدسته شمالى قرار داردبه خاک سپرده شده است. گفتنى است كه قبر سید مصطفی خمینی؛ فرزند حضرت امام در همین مقبره قرار دارد.
- ابن طاووس
- مقدس اردبیلی؛ وی و در ایوان حرم امام علی داخل اتاقی در کنار مناره جنوبی دفن شد.
- شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر؛ وی در محله عماره به خاک سپرده شد.
- سید محمدمهدی بحرالعلوم؛ آرامگاه سید محمدمهدی طباطبایی، معروف به بحرالعلوم، و فرزندان او کنار آستان شیخ طوسی قرار دارد.
- شیخ مرتضی انصاری؛ شیخ مرتضی انصاری دزفولی در دالان باب القبله در سمت جنوبی صحن مطهر به خاک سپرده شد.
- ملا مهدی و پسرش ملا احمد نراقی؛ قبر این دو عالم نزدیک ایوان بزرگی است که در ضلع شمالی حرم واقع است.
- میرزای شیرازی؛ سید محمد حسن فرزند میرزا محمود، صاحب فتوای معروف تحریم تنباکو در مدرسهای بیرون از صحن مطهر، قسمت شرقی باب طوسی دفن است.
- میرزا حسین نوری؛ قبر او در صحن امام، در سومین ایوان شرقی باب القبله، واقع است.
- سید اسداللَّه شفتی؛ وی در صحن امام، در اولین مقبره شرقی باب القبله، به خاک سپردند.
- شیخ عباس قمی؛ شیخ عباس محدث قمی، صاحب کتابهای مشهور مفاتیح الجنان و منتهیالآمال است. وی در کنار استادش میرزا حسین نوری دفن شد.
- میرزای نایینی؛ وی در صحن، در پنجمین مقبره جنوبی درب بازار، به خاک سپرده شد. وی در جریان انقلاب مشروطیت از اندیشمندان و متفکران سیاسی معاصر به شمار میرفت. کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله وی حاوی اندیشههای سیاسی او درباره مشروطیت است.
- آخوند خراسانی؛ در مقبره جنوبى واقع در دالان باب الذهب قرار دارد. در نزدیك او مدفن فقیه مشهور میرزا حبیب الله رشتی و سید ابوالحسن اصفهانی واقع است.
- آیت الله بهبهانی؛ وى از رهبران مشروطیت بود كه بدست مخالفان و عوامل بیگانه ترور شد. قبر او در دومین مقبره پس از دروازه باب السوق، به سمت شمال قرار گرفته است.
- سید محمد باقر صدر؛ مدفون در وادی السلام است.
علاوه بر این بزرگان، كه داراى مقابر مشهورى هستند، در صحن و حجرههاى اطراف آن نیز گروه زیادى از شخصیتهاى دینى مدفوناند كه برخى از آنان عبارتند از آیات عظام: شیخ محمد حسن آشتیانی، سید محمود شاهرودی، شیخ محمد حسین کمپانی، شیخ جعفر تستری، سید محمد کاظم یزدی، شیخ جعفر کاشف الغطا، سید ابوالقاسم خویی، فخرالدین طریحی؛ صاحب کتاب مجمع البحرین، مقداد بن عبدالله حلی؛ صاحب العرفان فی فقه القرآن، عبدالعال کرکی؛ معروف به محقق ثانی و شهید ثالث و بسیاری از دیگر بزرگان و علمای تشیع.
مزار پادشاهان و رجال قاجاریه
برخی از پادشاهان و رجال قاجار که در حرم و صحن مطهر به خاک سپرده شدهاند عبارتند از:
- آقا محمد خان قاجار
- سلطان محمد حسن خان قاجار
- آقاخان محلاتی رهبر فرقه اسماعیلیه
حدیث ثقلین
حدیث ثقلین یا ثِقْلَیْن حدیثی مشهور و متواتر از پیامبر اسلام (ص) است درباره جایگاه هدایتگری قرآن و اهلبیت (ص) و لزوم پیروی از آنان. طبق این حدیث، قرآن و اهلبیت به عنوان دو چیز گرانبها، همواره در کنار یکدیگرند تا در کنار حوض کوثر به پیامبر اکرم (ص) ملحق شوند.
حدیث ثقلین در دین:
حدیث ثقلین مورداستناد متکلمان شیعه برای اثبات ولایت و امامت امامان شیعه (ع) بوده است. عالمان شیعه، بهاستناد این حدیث میگویند هر ویژگی و صفت کمالی که برای قرآن ذکر شده، در خصوص اهلبیت نیز صادق است. حدیث ثقلین یکی از احادیث مهم در اثبات امامت ائمه اطهار (ع) است. حدیث ثقلین بارها از زبان پیامبر (ص) نقل شده و در بسیاری از منابع شیعه و سنی آمده است. در حدیث ثقلین به تبیین جایگاه و ارزش کتاب قرآن و ائمه اطهار پرداخته شده است. بنا بر آنچه در این حدیث از پیامبر نقل شده، مؤمنان جهت اینکه دچار گمراهی نشوند و راه و روش خود را گم نکنند، باید به دو چیز چنگ بزنند و آن را راهنمای خود بدانند. یکی کتاب قرآن و دیگری اهل بیت پیامبر (ص).
پيامبر(ص) «حديث ثقلين» را در موارد مختلف و به مناسبتهاى گوناگون در مدينه، ايام حج، روز عرفه، مسجد خيف، در وسط راه مكه و مدينه و در موارد ديگر بیان نموده اند. این تکرارها دليلى است روشن بر اينكه تمسك به اين دو وجود گرانمايه، مسأله اى سرنوشت ساز است که باید مسلمانان به اهميت آن آگاه شوند تا گمراه نشوند.
﴿إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي ما إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بهما لَنْ تَضلُّوا أبَداً و إنّهما لَنْ يَفْتَرِقا حَتى يَرِدا عَلَيَّ الحَوْضَ﴾
(همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و اهل بیتم را، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک کنید گمراه نخواهید شد، این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا اینکه روز قیامت در کنار حوض کوثر نزد من برگردند.)
مفهوم «ثقلین»
واژه «ثقلین» در این حدیث دوگونه خوانده می شود؛ گاه بر وزن «ثَقَلَین» است، خوانده می شود، به معنای چیز گرانمایه و پرارزش و به معنای متاع مسافر نیز آمده است؛ و گاه بر وزن «ثِقلَیْن» به معنای شیء سنگین وزن می آید. برخی از محقّقان اولی را به معنای گرانمایه معنوی و دومی را به معنای اعم گرفته اند.اما برخی از اهل لغت، ثِقْل و ثَقَل را به یک معنا دانستهاند.
محتوای حدیث ثقلین
در این حدیث ، پیامبراکرم امت خود را به حرمت نهادن به دو شیء گرانقدر ( ثقلین ) سفارش و سپس آن دو را کتاب و عترت (اهلبیت) معنا کردهاند.
حدیث، به سبب کاربرد همین واژه، به «ثَقَلَین» یا «ثِقْلَین» مشهور است.
برخی مفسران و لغت نویسان ، به پیروی از قرآن، ضبط اول را بر گزیدهاند و برخی دیگر ضبط دوم را ترجیح دادهاند.
آشنایی با منابع اصلی حدیث ثقلین
همین طور که گفتیم، یکی از دلایل اهمیت حدیث ثقلین این است که به طور مکرر در منابع متفاوتی از زبان پیامبر اکرم (ص) نقل شده است. ضمناً این منابع هم شامل منابع و کتابهای شیعه میشود و هم شامل منابع و کتابهای اهل تسنن. پس میتوان نتیجه گرفت که حدیث ثقلین در هر حال مورد قبول تمام شیعیان و اهل تسنن است. با این تفاوت که تفسیرها کمی با هم تفاوت داشته و همین موجب اختلاف است.
اعتبار حدیث
عالمان شیعه حدیث ثقلین را متواتر شمردهاند.از نظر صاحبْحَدائق، فقیه و محدث شیعی در قرن دوازدهم قمری، این حدیث متواتر معنوی میان شیعه و اهلسنت است. به گفته عالمانی چون ملاصالح مازندرانی، از عالمان شیعه قرن یازدهم قمری، شیعه و اهلسنت بر مضمون این حدیث و صحت آن اتفاقنظر دارند. جعفر سبحانی، متکلم شیعی گفته است که هیچکس جز جاهل یا مُعانِد در صحیح بودن این حدیث شک نمیکند.
زمان و مکان نقل حدیث
در اینکه چه زمانی حدیث ثقلین از زبان پیامبر اکرم (ص) نقل شده و به گوش مسلمانان و صحابه رسیده است، شک و تردیدهای بسیاری وجود دارد. یکی از روایتهای متداول درباره زمان نقل این حدیث از ابن حجر هیتمی است. به گفته او، پیامبر اسلام (ص) حدیث ثقلین را در زمان بازگشت از شهر مکه و در حالی که در مسیر طائف بودند بیان کرده است. ولی دیگر روایتها کمی با گفته ابن حجر هیتمی اختلاف دارد. البته با توجه به اینکه روایتهای متفاوتی از مکان و زمان نقل این حدیث وجود دارد، میتوان چنین برداشت کرد که به خاطر اهمیت موضوع، حضرت محمد (ص)، در روزهای واپسین عمر خود در زمانهای متفاوت و به طور مکرر این حدیث را بیان میکرده است. در حقیقت وی در پی این بوده که جایگاه کتاب آسمانی و اهل بیتش را در دل مؤمنان واقعی تثبیت کند
نكاتی درباره حديث ثقلين:
- همانگونه كه تبعيت از قرآن واجب است، تمسّك به اهلبيت (ع) و تبعيت از آن بزرگواران واجب است.
- شعار «حَسْبُنا كتابُ اللّه» خلاف سخن پيامبر (ص) و سبب گمراهى مىشود، چون كه قرآن بدون اهلبيت (ع)؛ قرآن منهاى قرآن است.
- جدا شدن از اهلبيت (ع) همان جدا شدن از قرآن و موجب ضلالت است، حتى اگر يك لحظه باشد، و تمسّك به آنها موجب هدايت است.
- تا زمانى كه قرآن ميان مردم هست، امام معصوم نيز در بين مردم هست. پس اینک حديث ثقلين دلالتِ روشنی بر وجود و حضور امام زمان (عج) در عصر حاضر دارد.
- همانگونه كه قرآن از خطا و اشتباه و باطل مصون است و بايد كاملاً از او تبعيّت كرد، اهلبيت (ع) هم معصوماند و بايد كاملاً از آنها تبعيّت كرد.
- حديث ثقلين دلالت بر اعلميّت و افضليّت اهلبيت (ع) نسبت به ديگران دارد…. و صدها نکته دیگر.
امام رضا (ع): زندگینامه امامرضا
علی بن موسی بن جعفر(ع) معروف به امام رضا زادهٔ ۱۱ ذی قعدهٔ ۱۴۸ هجری قمری فرزندِ موسی بن جعفر و نجمه خاتون و از نسل محمد، پیامبر اسلام، است. او هشتمین امام شیعه اثناعشری است. مشهورترین لقب او، رضا است. در حدیثی از امام جواد (ع) آمده است که لقب رضا از سوی خداوند به او داده شده است. او به عالم آل محمد و امام رئوف نیز شهرت دارد.
دوران کودکی و جوانی امام رضا (ع)
حضرت رضا (ع)، دوران کودکی و جوانی را تا سال 201 هجری قمری در مدینه طیّبه (حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع) )که مهبط وحی بود در خدمت پدر بزرگوارش سپری کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم (ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتی را که امام کاظم (ع) از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت.
همسران و فرزندان:
همسر آن حضرت، سبیکه سلام الله علیها از خاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص) بود. او مادر امام جواد (ع)ا ست. همسر دیگری که برای امام ذکر شده است، ام حبیبه دختر مأمون است که به پیشنهاد مأمون با امام ازدواج می کند.
در شماره و اسامى فرزندان امام (ع) نیز اختلاف است، گروهى آنها را پنج پسر و یک دختر نوشته اند، به نام هاى محمّد، قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه. امّا شیخ مفید بر این باور است، که امام هشتم علیه السّلام را، فرزندى جز امام محمّد جواد (ع) نبوده است.
امامت حضرت رضا (ع):
امامت و وصايت امام رضا (ع) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرينشان و رسول اكرم (ص) اعلام شده بود. به خصوص امام كاظم (ع) بارها در حضور مردم ايشان را به عنوان وصي و امام بعد از خويش معرفي كرده بودند كه به نمونهاي از آنها اشاره مينمائيم.
يكي از ياران امام موسي كاظم (ع) ميگويد:
” ما شصت نفر بوديم كه موسي بنجعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علي در دست او بود. فرمود :” آيا ميدانيد من كيستم ؟” گفتم:” تو آقا و بزرگ ما هستي”. فرمود :” نام و لقب من را بگوئيد”. گفتم :” شما موسي بن جعفر بن محمد هستيد “. فرمود :” اين كه با من است كيست ؟” گفتم :” علي بن موسي بن جعفر”. فرمود :” پس شهادت دهيد او در زندگاني من وكيل من است و بعد از مرگ من وصي من مي باشد” در حديث مشهوري نيزکه جابر از قول نبى اكرم نقل ميكند امام رضا (ع) به عنوان هشتمين امام و وصي پيامبر معرفي شدهاند. امام صادق (ع) نيز مكرر به امام كاظم ميفرمودند كه “عالم آلمحمد از فرزندان تو است و او وصي بعد از تو ميباشد”.
شخصیت علمی امام هشتم
امام رضا (ع) جایگاه علمی ویژه ای داشت. او از دانشی سرشار بهره مند بود و این برجستگی علمی او در رویارویی با دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر، بهتر آشکار می شد. جلسات و محافلی که علما و دانشمندان مختلف گرد هم می آمدند و به بیان دیدگاهها و نظرات خویش می پرداختند، در آن زمان رونق خاصی داشت. حاکمان آن عصر، گاه برای جلوه دادن شکوه دربار خویش، گاه به منظور گرایش دانشمندان به دربار، و زمانی برای این که بر عقیده کسی چیره شوند، در کنار مجالس دیگر، به برگزار کردن نشستهای علمی نیز می پرداختند. این محافل که به جلسات (مناظره) معروف بود، بهترین مکان برای ابراز شایستگی های علمی افراد به شمار می رفت.
در عصر امام رضا (ع)، آن گاه که همه دانشمندان جمع می شدند و به گفت و گو می پرداختند و سرانجام در پاسخ دیگران فرو می ماندند، دست به دامان امام رضا(ع) می شدند تا بر حقانیت مطلب خویش گواهی دهند.
شخصیت سیاسی امام رضا (ع)
تمام عمر امام رضا (ع)، چه آن زمان که هنوز به مقام امامت نرسیده بود و چه آن گاه که پس از شهادت پدر بزرگوارش حضرت امام موسی کاظم (ع)، مسئولیت امامت و رهبری شیعیان را بر عهده داشت، در زمان حکومت عباسیان بود.
عباسیان با ادعای انتساب به پیامبر اکرم (ص)، و با بهره گیری از احساسات مردم بر ضد امویان، توانستند آنان را از حکومت کنار بزنند و خود بر تخت فرمانروایی مسلمانان بنشینند. با سرکوب امویان، آنان دیگر قدرت و توانی نداشتند که خطر مهمی برای عباسیان به شمار روند. عباسیان تنها خطر برای حکومت خود را شیعیانی می دانستند که با فرمانبری از امامان معصوم، حاکمان آن روزگار را ناحق می شمردند و می کوشیدند تا آنان را از حکومت ساقط کنند.
بنابراین، دشمن شماره یک حاکمان عباسی ، امامان شیعه بودند و به همین دلیل است که همه امامانی که در روزگار این حاکمان ستمگر می زیستند، به دست آنان به شهادت رسیدن. عباسیان ستم پیشه به اندازه ای بر شیعیان فشار آوردند و آنان را مورد تهدید و شکنجه و آزار و تبعید و آوارگی قرار دادند که حتی تاریخ نویسان نیز از بازگو کردن آن دچار شرمندگی شده اند.
شهادت امام رضا (ع)
مامون عباسی با خوراندن سم به امام رضا (ع) سبب مسمومیت و سپس شهادت ایشان شد. در مورد سال شهادت ایشان اختلاف نظر وجود دارد. برخی سال ۲۰۲ هجری قمری را سال شهادت امام رضا (ع) میدانند و تعدادی دیگر گفتهاند که شهادت ایشان در سال ۲۰۳ هجری قمری بوده، که نظریه دوم بیشتر معروف است و در بیشتر منابع گفته شده که امام هشتم در ۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در سن ۵۵ سالگی به شهادت رسیدند.
داستان حر بن یزید ریاحی
آشنایی با حر بن یزید ریاحی
حر بن یزید ریاحی، با نام کاملِ «حُرِّ بن یَزید بن ناجیَّة بن قَنعَب بن عَتّاب بن الحارِث بن عَمرو بن هَمّام الریاحی الیَربوعی التَمیمی» یکی از فرماندهان نظامی کوفه بود. پیش از واقعه عاشورا مأموریت یافت با سپاه هزار نفری، مانع حرکت امام حسین (ع) به سوی کوفه و نیز بازگشت او شود. حر در روز عاشورا، به سپاه امام حسین (ع) پیوست و در دفاع از او جنگید و به شهادت رسید. حرّ از مشهورترین جنگاوران كوفه بود و به دستور عبیدالله بن زیاد به فرماندهی بخشی از سپاه اعزامی برای مواجهه با امام حسین (ع) منصوب شد.
داستان حر در روز عاشورا
حرّ تا روز عاشورا در سپاه عمر سعد بود، اما صبح عاشورا وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی (ع) جدی است. به بهانه آبدادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جداشد و به کاروان امام حسین (ع) و جبهه حق پیوست. از حر روایت کردهاند که : هنگامی که از قصر ابن زیاد در کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی حرکت کنم، ندایی را شنیدم. میگفت: «ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم.» با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.» حر چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) را جدی دید نزد عمر بن سعد رفت. به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد بجنگی؟». گفت: «آری به خداقسم چنان جنگیکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.» حر گفت: «مگر پیشنهادات او خوشآیندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیداللَّه) نپذیرفت.»
تفسیر شجاعت حر
پس حر عمر بن سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد. مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟ » حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتادهبود، او را مورد خطاب قرارداد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیدهبودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست از تو نمیگذشتم (و تو را نام میبردم) پس این چه حالی است که در تو میبینم؟ » حر گفت: «بدرستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر پاره پاره شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»
شهادت حر بن یزید ریاحی
بنا به نقل «ابن اثير» در تاريخ خود هنگامى كه حر خدمت امام (ع) رسيد، عرضه داشت: من فكر نمى كردم كه اين جماعت كار را به اينجا برسانند والاّ هيچگاه با آنان همراهى نمى كردم. اينك براى توبه به نزدت آمدهام و تصميم دارم تا پاى مرگ از شما حمايت كنم و در پيش رويت كشته شوم، آيا توبه من پذيرفته است؟! امام (ع) با مهربانى پاسخ داد: «نَعَمْ، يَتُوبُ اللهُ عَلَيْكَ وَيَغْفِرُ لَكَ»؛ (آرى خداوند توبه ات را مى پذيرد و گناهانت را مى بخشد). حر در روز عاشورا پا به پای یاران امام (ع) جنگید تا آنكه سرانجام لشكر پياده نظام ابن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند.
مرقد حر بن یزید ریاحی
به گفته سید محسن امین، وقتی زماندفن شهدای کربلا توسط افراد قبیله بنی اسد بود. گروهی از قبیله حرّ، مانع دفن جسد حر همراه با دیگر شهدای کربلا شدند. جسد وی را در جایی که در قدیم به آن «نواویس» میگفتهاند، به خاکسپردند. بنابراین جسد او با فاصله از مرقد امام حسین (ع) دفنشده. آرامگاه حر اکنون در سمت غربی شهر کربلا به فاصله حدود هفت کیلومتر واقع شده است.
قبر مختار چگونه کشف شد؟
قبر مختار چگونه کشف شد؟
قبر مختار ثقفی پس از جنگ های سختی کوفه را تحت کنترل خود در آورد و عاملین واقعه کربلا را مجازات کرد. سپس لشگری به سوی عبید الله بن زیاد فرستاد که پس از شکست او، سر از بدنش جدا کردند.
مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد امام سجاد (ع) در مدینه فرستاد، حضرت خوشحال شد و فرمود: خدا جزای خیر به مختار دهد که خونخواهی ما نمود. مصعب بن زبیر در سال ۶۷ هجری با غلبه بر کوفه سر از بدن مختار جدا کرد.
نحوه شهادت مختار ثقفی
سال ۶۱ هجری عبیدالله بن زیاد پس از شهادت امام حسین(ع) در کربلا دستور داد اهل بیت آن حضرت را به کوفه و قصر دارالاماره بیاورند و در آن جلسه سر بریده امام حسین (ع) را نزد خود قرار داد و با چوب دستی به سر مطهر حضرت جسارت کرد.
سال ۶۶ هجری مختار ثقفی قیام کرد، عبیدالله بن زیاد را به هلاکت رساند بر تخت دارالاماره نشست و سر بریده ابن زیاد را بر او وارد کردند.
سال ۶۷ هجری مصعب بن زبیر بر مختار پیروز شد و در حالی که مصعب بر تخت کیه زده بود، سر مختار را برای او آوردند.
سال ۷۲ هجری عبدالملک بن مروان به عراق حمله کرد و پس از پیروزی، در قصر دارالاماره بر تخت نشست و سر بریده مصعب را برای او آوردند. شخصی در حضور او گفت: ای امیر! من سرگذشت عجیبی از این قصر به خاطر دارم و وقایع آن را تعریف کرد.
عبدالملک با شنیدن این قضیه بر خود لرزید و دستور داد قصر دارالاماره را خراب کنند.
شایان توجه است که قصر دارالاماره در ذیحجه سال ۶۰ هجری، شهادت دو فرستاده امام حسین را نیز شاهد بوده است.
نحوه پیدا شدن مقبره مختار
پس از شهادت مختار توسط مصعب بن زبیر , جسد پاک او در دیوار قصر الاماره نزدیک مسجد مدفون شد , این قبر مخفی ماند تا اینکه آیة الله العظمی سید مهدی بحر العلوم در زمان خود به جستجو و آشنایی با آثار و محراب های مسجد پرداخت .
سید در آن زمان ترجیح داد مسجد کوفه با خاک پاک مدفون شود چون زمین مسجد پائین تر از دیگر سرزمین های منطقه بود و در نتیجه آب های سطحی در آن جریان پیدا می کرد. پیرو دستور آیت الله بحر العلوم زمین مسجد کوفه که عمق آن مساوی مقام پیامبر وخانه حضرت نوح بود با خاک پاک پرشد تا از آلودگی ها در امان نگه داشته شود در جای همان محراب ها بر روی خاک محراب های جدید ساخته شد همانگونه که اکنون هم نمایان است.
در زمان بررسی ها و جستجوی آثار مسجد که از طرف سید و جمعی از علما صورت گرفت, سید قبر شریف پنهان شده ای را پیدا کرد و جایگاه آن قبر انتهای راه رو در زیر زمین و به طرف خارج مسجد به سمت قصر الأماره بود و بر آن قبر سنگی یافتند که بر آن اسم و لقب مختار نوشته شده بود .
پس از یافتن قبر, (محسن الحاج عبود شلاش ) ساختن حرم جدید وبزرگی برای مختار را بر عهده گرفت وآن را به رواق حرم حضرت مسلم از سمت جنوب ملحق کرد , و برای قبر پنجره ای آهنین قرار داد ودرب راه رو که در حجره ای در کنج مسجد کوفه قرار داشت را مسدود کرد .
قبرستان وادیالسلام (نجف)
قبرستان وادیالسلام
قبرستان وادیالسلام قبرستانی بزرگ و تاریخی در شهر نجف عراق که به سبب وجود احادیثی درباره فضیلت آن، برای شیعیان اهمیت مذهبی دارد. بنابر برخی روایات، این قبرستان، محل رجعت بعضی از پیامبران و صالحان است و بنابر برخی دیگر هر مؤمنی در هر جای دنیا که وفات کند، روح او به این مکان خواهد آمد. قرار گرفتن وادی السلام در شهر نجف، که مرقد امام اول شیعیان، امام علی(ع) در آن قرار دارد، بر اهمیت آن افزوده است. زائران عتبات عالیات عراق، این قبرستان را نیز زیارت میکنند. مقبرههای منسوب به هود و صالح از پیامبران پیشین و مقامهایی با نام برخی از امامان شیعه در این قبرستان وجود دارد.
دلیل نامگذاری
کلمه «وادی» در عربی به معنای سیلگاه و جایی است میان دو کوه و آبراهی که سیلاب در آن جاری میشود و اندک اندک در زمین فرو میرود. در فارسی، این کلمه را برای بیابان و صحرا به کار میبرند و کلمه «السلام» نزد مسلمانان از نامهای خدا و در عربی از جمله به معنای سلامت از آسیب و آفات ظاهری و باطنی است.
کلینی (متوفی ۳۲۸ق) روایتی درباره این قبرستان از امام علی(ع) نقل کرده که در آن، از کلمه «وادی السلام» برای اشاره به آن استفاده شده است.
برخی منابع درباره سبب نامگذاری قبرستان وادی السلام برآنند که این نام را پیامبر اسلام(ص) و بلکه جبرئیل بر آن نهاده به این معنا که مدفون در این قبرستان از محاسبه و عذاب عالم برزخ معاف و در سلامت است. جز کلمه «وادی السلام» در برخی روایات با عبارت «ظَهر الکوفَه؛ پشت کوفه» به این قبرستان اشاره شده؛ مانند روایتی که مجلسی دوم از عیاشی نقل کرده: امیر مومنان(ع) فرمود: نخستین جایی که خدا را در آن عبادت کردند، پشت کوفه بود؛ وقتی که خداوند فرشتگان را امر به سجده بر آدم کرد، آنان در پشت کوفه سجده کردند.»
موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی
قبرستان وادیالسلام در شهر نجف کشور عراق واقع است و از جنوب به مرقد امام علی(ع) و خیابان موسوم به علی بن ابی طالب و از شرق به جاده نجف – کربلا و از شمال به منطقه حی المهندسین و از سمت غرب به دریاچه «بحر النجف» میرسد.بنابر روایات دینی پیشینه این قبرستان به پیش از اسلام میرسد؛ اما روایات تاریخی چندانی از وضعیت قبرستان در پیش از اسلام در دست نیست. با این حال، به نظر میرسد که این مکان از قدیم محل دفن مردگان بوده است. روایات دینی، تاریخ این مکان را تا زمان سجده فرشتگان بر آدم پیش بردهاند؛ چنان که در روایتی منسوب به امام علی(ع)، وقتی خداوند فرشتگان را به سجده بر آدم(ع) امر کرد، آنان در همین مکان بر زمین سجده کردند.
بنابر برخی روایات دینی دیگر، چند تن از پیامبران(ع) در وادی السلام دفن شدهاند. به روایت مجلسی از عیاشی، این مکان، نمازگاه حضرت آدم(ع) و پیامبران پس از او بوده است.
اهمیت و فضیلت
از مهمترین وجوه اهمیت این قبرستان، همجواری آن با حرم امام علی(ع) است. در منابع شیعه از قبرستان وادی السلام بسیار سخن آمده و فضائل دیگری برای آن برشمرده شده است. برخی از این روایات عبارتند از:
در تفسیر عیاشی روایتی نقل شده است که بنابر آن، پیامبر(ص) در شبِ معراج همراه جبرئیل به کوفه و وادی السلام رفته و در آنجا نماز گزارده است. بنابر این نقل، وادی السلام نمازگاه حضرت آدم و پیامبران بوده است.
کلینی روایتی را از امام علی(ع) در مورد این قبرستان نقل کرده است. در این روایت، امام علی(ع) همراه یکی از اصحاب خویش، به وادی السلام میرود و در آنجا میفرماید: «… مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یمُوتُ فِی بُقْعَةٍ مِنْ بِقَاعِ الْأَرْضِ إِلَّا قِیلَ لِرُوحِهِ الْحَقِی بِوَادِی السَّلَامِ وَ إِنَّهَا لَبُقْعَةٌ مِنْ جَنَّةِ عَدْنٍ؛ هیچ مومنی در جایی از زمین نمیرد مگر آن که به روح او فرمان دهند که به وادی السلام آید. اینجا، نقطهای از بهشت است.»
بناهای داخل قبرستان وادیالسلام
جدا از قبوری که در این قبرستان بزرگ موجود است، اماکنی نیز در آن ساختهاند که همواره در کانون توجه زائران شیعه قرار داشته است. همچنین بر فراز برخی قبور بزرگان، بناهایی ساخته شده که ارزش مذهبی، تاریخی و هنری دارند از جمله:
مقبره هود و صالح
بنابر برخی روایات مرقد دو پیامبر آسمانی، هود و صالح نیز در این قبرستان واقع است. در وادی السلام دو مقبره منسوب به این دو پیامبر است. بر این دو مقبره ابتدا به کوشش علامه بحرالعلوم گنبد و بنایی از گچ و سنگ ساخته شد و در ۱۳۳۷ ق. بنای آن به همت یکی از نیکوکاران ایرانی تجدید و گنبد آن نیز کاشی کاری شد.
مقامهای امام زمان(عج)، امام صادق(ع) و امام سجاد(ع)
در بخش شمالی قبرستان وادیالسلام جایی موسوم به مقام امام زمان(عج) و امام صادق(ع) وجود دارد. در آنجا ساختمانی نسبتاً قدیمی با دو تابلو و گنبدی به رنگ آبی قرار دارد که مکان نماز آن دو امام را مشخص میکند. در داخل ساختمان چاهی است معروف به «بئر امام مهدی(عج)» و اطراف آن را چند قبر فرا گرفته است.
بنای این ساختمان به کوشش علامه بحرالعلوم برپا شده است. این بنا تا ۱۳۱۰ ق باقی بود که در آن سال فردی به نام سیدمحمد خان آن را تجدید بنا کرد و اکنون به همان صورت باقی است. او هم چنین گنبدی با کاشیهای آبی رنگ بر این مقام احداث کرد.
در داخل این مکان، مقام دیگری وجود دارد که به امام صادق(ع) منسوب است. از وجه تسمیه این مقام اطلاعی در دست نیست. حدود یک کیلومتری غرب حرم، کنار دریاچه «بحر النجف» به فاصله حدود ۲۵۰ متر و کنار بقعه صافی صفا مسجد و مقامی به یاد بیتوته و نماز امام سجاد(ع)، احداث شده است. این مسجد، که ابعاد آن ۱۸ * ۱۵ متر است، گنبد و دیوارهای کاشی کاری دارد و داخل آن محرابی به عنوان محل نماز امام سجاد تعبیه شده است. گویند زمانی که ایشان برای زیارت امام علی(ع) به نجف آمد در این مکان نماز گزارد و بیتوته کرد.
در دوران صفویه، بنایی در این مکان ساختند که تاکنون پابرجاست. در پایان حکومت عثمانیها، این بنا تعمیر شد و در محراب آن سنگ زیبایی قرار گرفت که حروف مقطعه روی آن نقش بسته است. البته معنای آن برای کسی روشن نیست.
شهر اسلامی سامرا
شهر سامرا
سامرا از شهرهای اسلامی کهن در عراق است که در فاصله حدود ۱۲۰ کیلومتری شمال بغداد، واقع شدهاست. شهر اسلامی سامرا در دوره بنیعباس تأسیسشده و حدود نیم قرن پایتخت حکومت عباسیان و دارای اهمیت بسیاری است. بعد از انتقال پایتخت عباسیان به بغداد رو به ویرانی نهادهاست و تا امروز هم توسعه چشمگیری نداشتهاست.
تغییر نام
پس از تاسیس شهر اسلامی سامرا در دوره بنیعباس، این شهر به نام «سُرَّ مَن رای» (به معنای این کس هرکه آن را ببیند، مسرور میشود) نامیدهشد و تا مدتها بدین نام مشهوربود، در اینباره نقل کردهاند زمانی که معتصم عباسی، از نام این منطقه (سامرا) آگاه شد، آن را «سرّ من رای» نامید.روی سکههایی که زمان عباسیان در آن شهر ضرب شده و اکنون در دست است، همین نام عربی وجود دارد، اما برخی، لفظ سامرا را تحریف نام دوره اسلامی آن میدانند. با این حال تقریباً مسلم است که واژه سامرا، ریشه در نامهای کهنی دارد که مدتها پیش از اسلام، بر این منطقه اطلاق میشده است.
پایتخت عباسیان
ساختن شهر اسلامی سامرا، در سال ۲۲۱ ه. ق، به دستور معتصم عباسی، آغاز شد. او برای این منظور، بهترین معماران و هنرمندان را از مناطق مختلف جهان اسلام، جلبکرد تا آنها شهری لایق مرکز خلافت، بنا کنند، برای این شهر، بخشها و محلات مختلفی برای سکونت طبقات مختلف اجتماعی، از جمله نظامیان، دولتمردان و عموم مردم، اختصاص داده شد و همچنین در آن، مسجد جامع و بازارهایی ساخته شد.
چندی بعد، متوکل عباسی مسجد جامع را به علت مساحت کم آن، خراب کرد و بهجای آن، مسجد عظیمی را که بقایای آن، تا به امروز باقی است، بنا کرد. همچنین به دستور وی، شهر دیگری به نام «متوکلیه»، نزدیک سامرا ساختند که درباریان وی، به آنجا منتقل شدند و در آنجا، کاخهای خود را بنا کردند.
آثار تاریخی سامرا
آثار تاریخی مهم باقیمانده در سامرا عبارتند از:
۱-مدفن امامان
شهر سامرا از زیارتگاههای عمده شیعیان و مدفن امام هادی (علیهالسّلام) و امام حسن عسکری (علیهالسّلام) است. سردابی که محل عبادت و استراحت امامان و زادگاه حضرت قائم (علیهالسّلام) و محل تشرف صالحان و دیدار ایشان بوده است، آنجا قرار دارد.
سامرا به سبب مدفون بودن دو تن از امامان بزرگوار (علیهماالسلام)، از زیارتگاههای عمده شیعیان و از اماکن مقدس ایشان است.
۲-مسجد جامع
مسجد جامع در سال ۲۳۷ ه. ق، به دستور متوکل، خلیفه عباسی شد. طول آن، ۲۴۰ متر و عرض آن، ۱۵۶ متر و مساحت آن، ۳۷۴۴۰ مترمربع است که بزرگترین مسجد جهان اسلام بوده است. مسجد دارای شانزده ورودی بوده و به نوشته «مقدسی»، جغرافیدان مسلمان، با مسجد جامع اموی دمشق، رقابت میکرده است.
کاوشهای باستانشناسی، نشان داده است که دیوارهای مسجد، با پوششی از تزیینات موزاییک، آراسته بود. امروزه بیشتر بخشهای داخلی مسجد، از بین رفته و تنها دیوارهای بیرونی آن، باقی است.
همچنین بیرون از ضلع شمالی مسجد، مناره منحصر به فرد مسجد، جلب توجه میکند که به دلیل شکل ویژه خود، از برجستهترین منارههای جهان اسلام، به شمار میآید و تنها مناره مشابه آن که نمونه کوچکترش است، مناره مسجد ابودلف سامرا میباشد. مناره مسجد جامع سامرا، بهصورت برج مرتفعی است که پلههای آن، گرداگرد بیرونی بدنه مناره، قرار دارد و از همینرو، به مناره «مَلویه»، شهرت یافته است. این مناره، روی یک پایه مربع، به طول ۳۳ متر و عرض سه متر، قرار دارد و ارتفاع بدنه آن نیز پنجاه متر است.
۳-مسجد ابودلف
مسجد ابودلف، حدود بیست کیلومتری شمال سامرا، واقع است و در سال ۲۴۷ ه. ق، به دستور متوکل، در محل شهر متوکلیه، ساخته شدهاست. از نظر نما و معماری، تا حدود زیادی، شبیه مسجد جامع سامرا، اما کوچکتر از آن است. ابعاد آن ۲۱۳ در ۱۳۵ متر و دارای پانزده ورودی است. این مسجد نیز همانند مسجد جامع سامرا، دارای یک مناره ملویه است. اما این مناره، کوچکتر از ملویه سامرا میباشد. ارتفاع پایه مربع مناره، ۵/ ۲ متر، مساحت آن، ۲/ ۱۱ مترمربع و ارتفاع بدنه آن، شانزده متر است.
۴-جوسق یا کوشک خاقانی
جوسق یا کوشک خاقانی کاخ معتصم عباسی است که بقایای آن در شمال سامرا، واقع است. ساختن این کاخ، همزمان با تاسیس سامرا، به دستور معتصم در سال ۲۲۱ ه. ق، آغاز شد. اما به علت اینکه ساخت آن به فتح بن خاقان (متوفای ۲۴۷ ه. ق) وزیر متوکل عباسی، نسبت داده میشود، ازاینرو به جوسق خاقانی، معروف است. معتصم در این کاخ، مردم را به حضور میپذیرفت و پس از مرگ در همین کاخ، دفن شد.
پس از انتقال مجدد پایتخت خلافت عباسی از سامرا به بغداد، جوسق خاقانی، ویران شد و از مصالح آن برای احداث بناهای جدید سامرا، استفاده گردید. از اوایل قرن چهاردهم، این بنا مورد توجه باستانشناسان قرار گرفت و در فاصله سالهای ۱۹۰۷ تا ۱۹۸۸ م، در چند مرحله، کاوشهای باستانشناسی در این کاخ اجرا گردید و بخشهایی از آن، شناسایی شد.
جوسق خاقانی، بزرگترین کاخ دوره اسلامی در عراق و بلکه در تمام جهان اسلام، به شمار میآید. مساحت آن حدود ۱۷۵ هکتار، تخمین زده میشود که حدود ۲۱ هکتار آن، زیربنای ساختمانها و ۷۱ هکتار آن، باغ بزرگی در محدوده حد فاصل بناها تا ساحل دجله، بودهاست. این کاخ، دارای تزیینات و نقاشیهای دیواری زیبایی بوده است که بخشهایی از آن، تا به امروز، باقی مانده است و در موزههای معتبر غرب، مانند موزه دولتی برلین و موزه هنر متروپولیتن، نگهداری میشود.
۵-گنبد صلیبی
در زمین مرتفعی، در جنوب قصر المعشوق و تقریباً مقابل جوسق خاقانی، در سمت غربی رود دجله، واقع است و به نام گنبد صُلَیبی شناخته میشود. این بنا، مقبرهای از قرن سوم هجری است که باید آن را از قدیمیترین بناهای آرامگاهی اسلامی که تا به امروز باقی مانده است، به شمار آورد. ساختمان بنا، در گذر زمان، بهصورت نیمه ویرانه تبدیلشده و گنبد آن، فرو ریختهبود. اما در دوره اخیر، باستانشناسان، آن را بازسازی کردهاند.
درباره وجه کاربری این بنا، میان پژوهشگران اختلافنظر وجود دارد، برخی آن را محل اعدام و به صلیبکشیدن مخالفان حکومت عباسیان دانستهاند، برخی نیز آن را مقبره همسر یکی از خلفای عباسی که از قبیله صلیب بوده، به شمار آوردهاند. هرتسفلد، باستانشناس آلمانی، اشارهکرده است که در جریان کاوشهای باستانشناسی خود در این بنا، در سال ۱۹۱۱ م، در سردابهای زیر بنا، سه قبر یافتهاست که با توجه به اشاره مورخان، مبنی بر وفات و دفن سه تن از خلفای عباسی کنار یکدیگر در سامرا، بنابراین به احتمال زیاد، این بنا را باید مقبره آنها دانست.
این مقبره، شامل اتاقی میباشد که نمای آن از بیرون، هشت ضلعی و از داخل، مربع است و البته شکل مربع آن، در ناحیه انتقال گنبد، بهواسطه مقرنسهایی، به هشت ضلعی تبدیل شده است. گرداگرد اتاق، رواقی به عرض ۶۰/ ۲ متر وجود دارد که با دیوارهایی به عرض (قطر) ۲۰/ ۱ متر، احاطه میشود. شکل بنا، از بیرون، هشتضلعی و طول هرضلع آن، از داخل، ۳۰/ ۶ و از بیرون، ۷۰/ ۷ متر است. همچنین این بنا، دارای چهار ورودی اصلی است که تقریباً در چهار جهت جغرافیایی اصلی، قرار دارد.
روئیت امام زمان در سامرا
روایاتی حکایت از آن دارد که در دوره ولادت تا شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام)، حضرت مهدی با صلاحدید امام عسکری برای افرادی ویژه نمایان میشد و این اتفاق، در سامرا و در جوار پدر بزرگوارش صورت میگرفت.
امامزمان: زندگینامه حضرت مهدی(ع)
زندگینامه امامزمان؛ حضرت مهدی(ع)
امامزمان در پانزدهم ماه شعبان ۲۵۵ ق، علی رغم مراقبتهای ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری(ع) چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بیشباهت به تولد حضرت موسی(ع) و حضرت ابراهیم(ع) نیست.
ولادت امام زمان حضرت مهدی(عج)
وی یگانه فرزند امام عسکری یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان ۲۵۵ قمری در سامرا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال ۲۶۰ ق به دنبال شهادت حضرت عسکری همچون حضرت عیسی(ع) و حضرت یحیی(ع) که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند، در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
همان گونه که حضرت عیسی و یحیی دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم را زیرنظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.
سیمای امام زمان حضرت مهدی(عج)
پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا(ع) در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد. »
دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی(عج)
دوران زندگی امامزمان حضرت مهدی(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:
۱) از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی(عج):
امامزمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.
۲) غیبت صغری امامزمان حضرت مهدی(عج):
پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال ۳۲۹ ق ادامه پیدا کرد. در این دوره امامزمان حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.
۳) دوره غیبت کبری امامزمان حضرت مهدی(عج):
این دوران از سال ۳۲۹ ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.
۴) دوره حکومت امامزمان حضرت مهدی(عج):
پس از ظهور، امامزمان حضرت مهدی(عج) براساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
اصحاب و یاران امام زمان حضرت مهدی(عج):
۱. عثمان بن سعید عمروی
۲. محمد بن عثمان عمروی
۳. حسین بن روح نوبختی
۴. علی بن محمد سمری
این چهار تن نماینده امام زمان حضرت مهدی (عج) بودند که در ایام غیبت صغری، پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹، به مدت ۷۰ سال به ترتیب، واسطه میان امام زمان حضرت مهدی (عج) و شیعیان ایشان بودند. این چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولی در هنگام خروج آن حضرت، ۳۱۳ نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشکریان امام زمان حضرت مهدی (عج) را تشکیل میدهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت به این مقام ارجمند نایل شدهاند که بر دیگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند.
جمع بندی
هنگامی که امامزمان حضرت مهدی(عج) ظهور کند و قیام آزادی بخش وی فراگیر شود، برخی از سلاطین و حاکمان کشورها در برابر او تواضع نموده و سر تسلیم فرودمیآورند و برخی دیگر با آن حضرت، به مقابله برمیخیزند و پس از درگیری، متحمل شکست خواهند شد و حکومت آن حضرت، از شرق تا غرب کره زمین را فرا خواهد گرفت.
عاشورا و معجزه های آن روز
معجزه های روز عاشورا
معتبرترین کتابها، احادیث و روایات همگی معجزاتی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانیکه راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند، تمام شود . به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت معجزات روز است. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شدهاست:
1. برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر
عن عیسى بن الحارث الکندی می گوید: هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند. تا هفت روز، هر گاه که نماز عصر را میخواندیم میدیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را میزدند.
2. آسمان خون گریه کرد
نضره ازدیه گوید: هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند. آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء و اسباب ما مملو از خون است. همچنین جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسین(ع) بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید. به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریدهاست.
3. اشکریختن آسمان
ابن سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم السلام) گریه نکرده است.
4. تاریک شدن دنیا
خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند که گفت : زمانی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید، آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهرشدند. تا جائی که ستاره جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فروریختهاست.
علی بن مسهر از جده اش نقل می کند که می گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.
5. سرخ شدن آسمان
علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سوالکرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ ومیهمان نواز بود.
یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می کشید.
6. دیوار دار الإماره خون گریه کرد
حدثنی أبو یحیى مهدی بن میمون می گوید: هنگامى که سر مبارک امام حسین علیه السلام را در برابر ابن زیاد نهادند، دیدم که از دیوارهاى دارالاماره خون جارى می گشت.
7. گرفتنخورشید
هنگامى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستارههاى آسمان ظاهر گردیدند . از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شدهاست!
8. جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها
ابو بکر بیهقى از معروف روایتکرده که ولید بن عبد الملک از زهرى پرسید سنگهاى بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن على چه حالتى به خود گرفتند، زهرى گفت: به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگى را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه میدیدند.
از ام حیان نقل است که گفت: روز شهادت حسین اسمان سه شبانه روز تاریک شد و هر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیدهمیشد.
9. خاکستر شدن گیاه ورس (اسپرک)
یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد. ابن عیینه از مادر بزرگ پدری اش نقل می کند که گفت: هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشتها آتش می دیدم.
10. تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفتهشده از امام
جمیل بن مره گوید: شترى از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند. سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوى گوید : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند.